تویی که شریک غمامی عموجون تویی که همیشه باهامی عموجون یه عمره که جای بابامی عموجون اگه جدا جدا بشه تموم پیکرم نمیذارم که سایهی تو کم شه از سرم یا بین قلگاه رو سینهی تو جون میدم یا این که با عمّه برت میگردونم حرم قسم به خون سر و به زخمای تنِ تو باید که رد شن ازم برای کشتنِ تو حسین عزیزِدلم... **** کنارت رسیدم بریده بریده دیدم مادرت رو خمیده خمیده یه جسم و هزار زخم، کی دیده کی دیده؟ تا خنجری نیومده زیر گلوی تو تا نرسه دستای قاتلت به موی تو پاشو بریم یکی داره با خندههاش میگه که زیر دست و پا داره میره عموی تو نعلای تازه دیگه آخرِ روضهمونه تنم کنار تنت تو قتلگاه میمونه حسین عزیزِدلم...