ای خدا شد خزان گلشن من آمده وقت جان دادن من بر غریبیِ من خون بگرید جای زنجیر روی تن من آه... شبِ غم سر آمد آه... اجل از در آمد آه... بوی مادر آمد یا سیّدُ الساجدین *** قدِ گردون ز داغم خمیده فلک از غم گریبان دریده دیدهام نوح و دریایی از خون دیدهام یوسفی سر بریده آه... لالههایم چیدند آه... غربتم را دیدند آه... به غمم خندیدند یا سیّدُ الساجدین ***