ابتا ابتا شده خون جگرم

ابتا ابتا شده خون جگرم

[ سایر سبک سازان ]
حضرت سکینه(س)، نوحه و زمزمه 
اَبتا اَبتا شده خون جگرم 

چادرم چادرم برده شد ز سرم 
خون رود از چشم ترم بابا 

گَرد صحرا شد معجرم بابا 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
اَبتا اَبتا کوفیان چه بدند 

عوض تسلیت عمّه­ام را زدند 
موی من از خون تو گلگون شد 

جگرم خون شد، جگرم خون شد 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
خیز و یکدم بگیر دخترت را به بر 

خیز و ما را به سوی مدینه ببر 
کوفیان ظالم، کودکان تنها 

تو و خاک و خون، ما و دشمنها 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
پیکرت مانده در، دشتِ کرب و بلا 

با سرت می­روم، سوی شام بلا 
اشکم آب غسلِ تنت بابا 

خاک صحرا شد کفنت بابا 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
بر دل عالم از، غم شراره زدم 

بوسه بر حنجرِ، پاره پاره زدم 
وقت بوسیدن کعب نی خوردم 

دم­ به دم زنده گشتم و مردم 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
گریه بر این تنِ، غرقِ خون می­کنم 

گیسویم را زِخون، لاله­گون می­کنم 
می­رسد بر گوشم در این صحرا 

وا حسینایِ مادرت زهرا 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

*** 
کعب نی بر تنِ، من نشانه زده 

کی پدر کشته را، تازیانه زده 
جانِ بابا من، دخترت هستم 

وارثِ زهرا، مادرت هستم 
ابی عبدالله، ابی عبدالله 

***

نظرات