ای امید دل بی تاب همه رعیت‌ها

ای امید دل بی تاب همه رعیت‌ها

[ حاج محمدرضا طاهری ]
ای امید دل بی‌تاب همه رعیت‌ها
چشم ما پر شده از اشک پر از حسرت‌ها

باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند
بر سر سفره‌ی روضه همه‌ی هیئت‌ها

ما سیه پوش غم مادر مظلوم توییم
و در این روضه گرفتیم بسی عزت‌ها

تو حواست به من نوکر بی‌لایق هست
دست من را تو گرفتی وسط غفلت‌ها

بارها مرحمتت شامل حالم شده است
بارها داده‌ام آقا به تو من زحمت‌ها

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
همگان منتظرت؛ امت‌ها دولت‌ها

تو بیا تا که به زیر قدم فاطمی‌ات
بشکند سیطره‌ی کل ابرقدرت‌ها

پسر مادری هستی که به مسجد فرمود
بارها جمله‌ی هیهات من الذلتها

مادرت دست ز دامان امامش نکشید
گرچه زخمی شده در کوچه‌ی بی‌غیرت‌ها

نظرات