آنقدر داد زد ته گودال

آنقدر داد زد ته گودال

[ سیدرضا نریمانی ]
آنقَدَر داد زد تَه گودال 
تا به داد همه رسید، حسین

نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت 
همه را یک به یک چشید، حسین

از زرنگی نیزه‌دار نبود
به‌خدا نیزه را ندید، حسین

تو اولین امیر بودی
که عین یک اسیر بودی

واجبُ الاحترام بودی
که بین ازدحام بودی

خون تو رو مباح کردن
حمله به قتلگاه کردند

بعدِ بریدن سر تو
نگاه به خیمه‌ها کردند

چقدر روبه‌روم طولش دادند
یه جوری هر کدوم طولش دادند

کشتنت رو جلو چشمای من
سه ساعت تموم طولش دادند

سر فرصت سرتو بریدند
به چه قیمت سرتو بریدند؟

بمیرم داداشِ غریبم
توی غربت سرتو بریدند

کشته‌ی تشنه‌لبِ لهوفی
زخمیِ جراحت سیوفی

پیش چشمم تو رو می‌زدن با
دشنه‌ی هندی و سنگ کوفی

روی خاک‌ها پَرتو کشیدی
نفس آخرتو کشیدی

وقت دست و پا زدن تو گودال
چادرِ مادرتو کشیدی

آه ای هلالِ زینب، هلال زینب، هلال زینب
ماه شبای تارم، شبای تارم، شبای تارم

امشب دلم گرفته، دلم گرفته، دلم گرفته
دیگه آروم ندارم، آروم ندارم، آروم ندارم

بی‌سر غریبِ مادر، غریب مادر، غریب مادر
محروم، حسینِ مظلوم، حسین مظلوم، حسین مظلوم 

وای از گلوی زخمی، گلوی زخمی، گلوی زخمی
ظالم یه ذرّه آروم، یه ذرّه آروم، یه ذرّه آروم

بی‌حیا پیش چشم مادرت می‌زد
نیزه‌شو بعد حلقوم تو سرت می‌زد
انگاری توی قلب خواهرت می‌زد

شیب گودال و شاه بی‌ردا وا محمدا، وا محمدا
اومده شمر جدا سنان جدا وا محمدا، وا محمدا

لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

اولش بکُش و بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

نظرات