اندوه ناتمام زمان را تمام کن ظلم از سر زمانه گذشته قیام کن ما را برای صبح ظهورت نگاه دار ما را بیا نظاره گر انتقام کن حق تیره جلوه میکند اینجا بدون تو حق را به بانگ آمدنت صبح فام کن تزویرمست بی خبری جهادی است بر کام جهل خواب گران را حرام کن یک عمر ما به شوق شما زنده مانده ایم تا زنده ایم پس به ظهورت سلام کن لات و هِوَل دوباره به دولت رسیده اند ای ذوالفقار خسته بزن فتح شام کن آقا دوباره در طلب زینبیه ایم این زخم کهنه را به ظهور التیام کن گویا دوباره عمّهیتان در اسارت است فکری برای زینب علیها سلام کن