آسمان امشب زِ دامن جای گل می‌زد ستاره

آسمان امشب زِ دامن جای گل می‌زد ستاره

[ احمد نیکبختیان ]
آسمان امشب زِ دامن جای گل می‌زد ستاره
ماه، سرگرم تماشا، مِهر مبهوتِ نظاره

مرحبا ای ماه شعبان، ماه آوردی دوباره
ماه نه یک ماه‌پاره! قلبِ آل‌الله، خرّم

چشم خیرالنّاس، روشن
خانه‌ی مولا شده از طلعت عبّاس روشن

چشم دل بگشا که وجه خالقِ اکبر ببینی
شیر ثارالله را در دامن حیدر ببینی

بلکه در آغوش حیدر، حیدرِ دیگر ببینی
ساقیِ عترت کنار ساقیِ کوثر ببینی

چشم شو تا بنگری آیینه‌ی حقُّ الیقین را
شیر ثارالله و شمشیرِ امیرالمومنین را

فاطمه اُمّ البنین شیرِ خدا را شیر زادی
مرحبا مادر که بر دستِ خدا شمشیر زادی

سوره‌ی إنّا فَتَحنا را به این تفسیر زادی
لشکر پیروزِ دشتِ کربلا را میر زادی

شیرِ شیرِ داور است این پای تا سر حیدر است این
فاش می‌گویم که زهرا را حسینِ دیگر است این

روی داور، دست حیدر، خصلت و خوی رسولش
سِیر معراج الهی هم صعودش هم نزولش

کیست این ریحانةُالحیدر که زهرای بتولش
کرده در اوج سرافرازی به فرزندی قبولش

نقش پیشانیش باشد که این یارِ حسین است
حضرت عبّاس، سقّا و علمدارِ حسین است

نظرات