یه در اتیش گرفته و شکسته

یه در اتیش گرفته و شکسته

[ حسین محمدی فام ]
(یه در آتیش گرفته و شیکسته)2
یه مردُ می‌برن با دست بسته 

(غریبً وا غریب)2 

آتیش گرفته پشت در زبونه 
میاد صدای ضرب تازیونه 

(غریبً وا غریب)2 

یه مادر با پسر، در پشتِ در گشته فدا 
فدای غربت و مظلومی شیر خدا 

((علی مظلوم)3، علی)2

نظرات