مسعود پیرایش

گنهکارم بدم بی‌اعتبارم

1277
12
گنهکارم بدم بی‌اعتبارم
خوشی رفت از تمام روزگارم

اسیر نفسمو بی‌اختیارم
قبولم کن گره افتاده کارم
خدایا من علی را دوست دارم

جوانیِ منِ عاصی کجا رفت
به راه غفلت و راه خطا رفت
چه شد از این دلم دیگر حیا رفت

مرا امشب بغل کن بی‌قرارم
خدایا من علی را دوست دارم

مراجوری کریمانه خریدی
که انگاری گناهم را ندیدی

دلم راسوی مولایم کشیدی
خزانم من، علی باغ و بهارم
خدایامن علی رادوست دارم

 علی یا رَبَِنای مومنین است
علی دست خدا در آستین است
ولای مرتضی معنای دین است

خودت بنویس بر سنگ مزارم
خدایا من علی را دوست دارم

دو عالَم بر تَوَلّی تکیه دارد
نبی بر دوش مولا تکیه دارد

ولی حیدر به زهرا تکیه دارد
به لطف فاطمه امید دارد

شب قدرت بها می‌خواهم از تو
خبرداری چه‌ها می‌خواهم از تو
برات کربلا می‌خواهم از تو

سرم را روی تربت می‌گذارم
خدایا من علی را دوست دارم

شیر در کاسه‌ی ما نیست ولی اشک هست
ما یتیمان همگی کاسه به دستیم علی

علی علی علی علی...

بگو به خواب که آید به چشم بیدارش
دلا بسوز که مولا تمام شد کارش

سریع‌تر بدنش را به خاک بسپارید
که در بهشت علی وعده کرده با یارش

گریه‌کنان برای دیدن دست کبود فاطمه‌اش
به عرش رفته یدالله دست حق یارش

خدا کند این‌بار از علی نگیرد رو
خدا کند برود ابر از شب تارش

دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش
دوباره گل نکند کاش زخم مسمارش


گمت کردم
توی ازدحام پشت در گمت کردم
زیر دست و پای چهل نفر گمت کردم

تنت می‌سوخت
چادرت آتیش گرفت و معجرت می‌سوخت
جلوی چشای خیس شوهرت می‌سوخت

تو رو قُنفذ چه بد می‌زد
دومی از روی کینه و حَسَد می‌زد

چه بَلوایی به پا کردن
یکی تازیونه و یکی لگد می‌زد

خانومم گیر افتادی
بین دیوار و در خونه گیر افتادی
توی شعله‌ها غریبونه گیر افتادی
گیر افتادی

کتک خوردی
جلوی غریب و آشنا کتک خوردی
شیشه‌ی عمر علی چه بد تَرَک خوردی
کتک خوردی

غریب بود
حبیب خدا عصر روز دهم بی‌حبیب بود

غریب بود
یه لشکر برا کشتن یک نفر این عحیب بود
غریب بود

آسمون تیره و تار شد
بین گودال گرفتار شد

اون‌قدر نیزه آمد که 
قتلگاه مثل نی‌زار شد

اونی که زیر دست و پا مونده 
عزیز زینبه 

سرش به روی نیزه ها مونده 
عزیز زینبه 

اونی که پیکر پر از زخمش میون خاک و خون
تو دشت کربلا رها مونده عزیز زینبه

کشتی نوح نشد منتظر هیچ‌کسی
این حسین است که با خود همه را خواهد برد

این روزا به قصد مُواسات واجب است
ارباب ما گرسنه و تشنه شهید شد

افطارها به کام دلم زَهر می‌شود
آقای ما گرسنه و تشنه شهید شد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش