گریه بر زخم تنش، رتبهی پیغمبری است سالها روضهی او تازه مسلمان دارد تکیه بر نیزهی غربت زده در حالی که لشکر جن و مَلک گوش به فرمان دارد شمر با خنجر کُنْدش، چقدَر تندی کرد ذبح با ضربه زدن، دردِ دو چندان دارد دخترش کاش نیاید وسط قربانگاه تا نبیند پدری بیسر و عریان دارد