گاه گاهی حال و احوال این نوکر را بپرس

گاه گاهی حال و احوال این نوکر را بپرس

[ حیدر خمسه ]
گاه گاهی حال احوال گدایت را بپرس 
گرچه من لطف تو را هر بار یادم رفته‌است 

هرکسی دنبال عشقش رفته، من دنبال تو 
این دل دیوانه‌ام دنبال پرچم رفته است

زخم‌ها خوردم ولی، شلاق هجران بدتر است 
من به خود تا آمدم دیدم محرّم رفته است

 زود جانم را بگیر و اربعینم را بده
 جان من بی اربعین فوراً به یک دم رفته است

نظرات