مصطفی روحانی

چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست

1829
2
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست
و از این پیرِ جوان مرده کمانی‌تر نیست

خیز دستم تو بگیر و به در خیمه ببر
که ز غم مرده‌ام و جان به تنم دیگر نیست

در کنار توام و باز به خود می‌گویم
نه حسین این تن پوشیده ز خون اکبر نیست

دست و پایی بزن آهی بکش ای رفته ز هوش
غیر خون‌آبه جگر ناله در این حنجر نیست

هر کجا دست کشیدم ز تنت گشت جدا
از من آغوش پُر و از تو تنی دیگر نیست

دیدنی گشته اگر دست و سر و سینه تو
دیدنی تر ز من و خنده آن لشگر نیست

استخوان‌های تو و پشت پدر هر دو شکست
باز هم شکر کنار من و تو مادر نیست

شاعر: حسن لطفی
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش