چه غم از غم اگر حسن به سائلش کرم کند

چه غم از غم اگر حسن به سائلش کرم کند

[ مسعود پیرایش ]
(چه غم از غم اگر حسن 
به سائلش کرم کند؟)۲

(خدا اراده کرده خان خویش را 
به نام او علم کند)۲

(اَسئَلُکَ بِسمِکَ یا مُعتَمل
یا رَزاق و یا فَتاحُ و یا حسن)۲

(من دربدر چه دری زنم
بجز آن سرا که به نام حسن است؟)۲

(قمر از قدیم، فلک از ازل
پِی رزق خویش سر بام حسن است)۲

(راه او کوتاه، خان او تا ماه)۲
نشنیده لاکَس از او غیر لا اله الا الله

حسن جان...

(به خدا دیر نیست که
همه حرم بنا کنیم

خدا اراده کرده ما بقیع را
شبیه کربلا کنیم)۲

(می‌سازیم اینجا هم موکب هم مضیف)۲
(فردای آزادی قدس شریف)۲

(علم علی سر دوش ماست)۲
این خروش ماست ما سپاه حسنیم

(همه جان به کف، همه صف به صف)۲
عازم از نجف رو به راه حسنیم

(از همه عالم هم قدم با هم)۲
یا لَثاراتِ بقیع است نقش هر سربند و پرچم

حسن جان...

نظرات