چشم ترم سوخت این جگرم سوخت

چشم ترم سوخت این جگرم سوخت

[ حسین سیب سرخی ]
چشم ترم سوخت این جگرم سوخت
غروب عاشورا جلو چشام حرم سوخت

تو شعله دامن رقیه خواهرم سوخت
یکی می‌گفت عمه ببین موی سرم سوخت 

زن‌های حرم موندن بی‌پناه
وای از کربلا وای از کربلا

می‌رفتن با اسب توی قتلگاه
وای از کربلا وای کربلا

واویلا حسین 8

نوحه می‌خونم رو لبه جونم
ستاره‌ای نمونده توی آسمونم

کاش می‌تونستم توی خیمه‌ها نمونم
نشد به لب‌های بابام آب برسونم

از آب فرات محروم شد حسین
یا مظلوم حسین یا مظلوم حسین

از غصه دلش شد مهموم حسین
یا مظلوم حسین یا مظلوم

واویلا حسین 8

دیدم عذاب و شام خراب و
جلو رباب به دست هم میدادن آب و

پخش میکردن سر هر کوچه شراب و
می‌خندیدن به اشک دخت بوتراب و

دوره ناقه‌ها کردن ازدحام
واویلا زشام واویلا زشام

دیدم من چشم عمه‌هام
واویلا ز شام واویلا

واویلا حسین 8

نظرات