
ای همهی دار و ندارم یه ساله که چشم انتظارم یه ساله واست بیقرارم (قلبم عمریه که میتپه با دم تو قلبم شعلهور میشه با سوز غم تو قلبم، ای وای)2 ایکاش حاجتم رو شاه کربلا بده ایکاش مرگمو خدا تو روضهها بده ایکاش، ایکاش پیراهنی که غرق خونه رو طاق عرش آسمونه مادر براش روضه میخونه مادر زدنت با سنگ و نیزه و عصا مادر کشتنت یه عدّه پست و بیحیا مادر، ای وای مادر تنت افتاده رو خاک کربلا مادر سر تو رفته به روی نیزهها مادر، ای وای یه عمره از غصّه میسوزم فقط همینه حال و روزم گریونه خواهرت هنوزم ای وای خیلی سخته پیش چشم خواهری ای وای ببرن تشنه سر برادری ای وای، ای وای ای وای از تنی که مونده زیر دست و پا ای وای بمیره عالم از این درد و بلا ای وای، ای وای