نقل محفل‌ها همیشه حرف او بود

نقل محفل‌ها همیشه حرف او بود

[ محمدرضا بذری ]
نقل محفل‌ها همیشه حرف او بود
فکر دوری از حرم بغض گلو بود

گریه‌ی رزمنده‌ها رو یادتونه
کربلا رفتن یه روزی آرزو بود

دل در رهن کربلا
رو به صحن کربلا
دعوت کرده فاطمه
سفره پهنه کربلا

کوه عصیان می‌شه کاه
از گرمای بین راه
نوحه‌خونِ عراقی
میگه سَفره اِلَی الله

اِلَى الله اِلَی الله

اِلَی الله سَفره اِلَی الله
حسیناه بِدَمنه حسینا
مَشیناه دَربِک مَشیناه
اِلَی الله اِلَی الله

اربعین در محضر نِعمَ الموالی
جای حاج قاسم و اَبو مهدیه خالی

اونقده با کولی پشتی برنگشتن
تا بیای کوله به دوش به این حوالی

جامونده‌ها هر قدم
یادتونیم تو حرم
بیش از پنجاه ساله که
دور از اینجاست رهبرم

سلمٌ لِمَن سالم و
خوندم شدم عازمو
لذت داره بشنوم
دَم مولّا باسمو

مَشّاي على وَعدَك
صَلّيت لَو بعدَك 
لحسين شُنو رِدَّك، اَجِب

لحسين دَمَعاتَك
ترتيل آياتك 
لَو ماي على خَدَّك، اَجِب

نظرات