میان سینه‌ی عشّاق معبری داری
تبلیغات

میان سینه‌ی عشّاق معبری داری

[ حیدر خمسه ]
میان سینه‌ی عشّاق معبری داری

کتاب داغ تو را جبرئیل شرح دهد
میان عرش خداوند منبری داری

یکی ز اهل بکاءِ قدیمی‌ات نوح است2
تو نسل گریه‌کن از هر پیمبری داری

نفس نفس زدنت شمر را جَری‌تر کرد
بلند کرد صدا را: چه حنجری داری!

غروب بود، سرت روی نیزه بالا رفت
غروب بود، سنان در خیام زن‌ها رفت

حسین...

نظرات