(موندی بلاتکلیف، داغ تو پیرم کرد) ۲ روز بیابون داغ، شب بیابون سرد کسی نیست شبها چیزی بندازه روت هنوز خون تازه میاد از گلوت لباساتو بردن بره آبروت بی آبرو شه لباسِ کهنتو میخواد کجا بپوشه هلهله میکرد پیرهنتو میبُرد و بازهم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بذاره (غریب مادر، غریب مادرم حسین) با خون تو خاک گودالو گِل کردن کی فکرشو میکرد سواره برگردن با خون تو خاک گودالو گِل کردن کی فکرشو میکرد دوباره برگردن (نیازی به تشیع جنازه نبود نیاز به نعلهای تازه نبود) ۲ میاومد صدات اما واضح نبود (ادامه دادن به قاتل تو قول امامه دادن) ۲ گلایه دارم نشد تنت رو زیر سایه بذارم غم حسینم بده صدات کنم جلوی همه حسینم (غریب مادر غریب مادرم حسین)