روح الله بهمنی

من چقدر با روزای قبلم فاصله دارم

1562
28
من چقدر با روزای قبلم فاصله دارم
قدر تموم قافله بابا آبله دارم

حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
عمو عباس و نیاوردی چرا تنها اومدی

از وقتی که رفتی من کارم به جز هق هق نیست
دیگه رقیت بابا رقیه سابق نیست

منی که اصلا یه ماهه از تو خبر نداشتم
طعنه شنیدم برای اینکه پدر نداشتم

حالا اومدی خوابن حالا که تمام دخترای شام اومدی
حالا که نمی‌تونم بگم اومد بابام اومدی
حالا که سفید شد از نبودنت موهام اومدی

عقیقتو بخشیدی به ساربان فهمیدم
منم النگوهام و به این و اون بخشیدم

اول مظلوم علی اول مظلوم

حسن گرفته زیر شونه‌ی بابا رو
یادش اومد مدینه و اون روزگار رو

یادش اومد با دیدن ابروی زخمی
دوباره اون میخ در و پهلوی زخمی

ای روزگار علی
سی و پنج ساله روضه‌داره علی

سایه‌ی غربت رو سر مسجد کوفه
که قتلگاه حیدر مسجد کوفه

درد و دلاشو آخه باید بگه با کی
امامه‌ی خاکی کجا چادر خاکی

آه ای خدای علی
شهر کوفه شد کربلای علی

من اگر به قبله روکنم به عشق روی او کنم
اقامه‌ی صلاة رو به گفت و گوی او کنم

اگر حلال زاده‌ای تو شیر پاک خورده‌ای
بگو به آوای جلی لعنت به دشمن علی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش