من، تنها و رفت از خانه یارم

من، تنها و رفت از خانه یارم

[ حاج حسن خلج ]
ای گل خزانم آتش زدی به جانم
ای پرستوی من رفتی ز آشیانم

مانده کنج سینه غمهای بی حسابم
بی تو در مدینه سلام بی جوابم

در غمت خمیدم، امیدم، رفیق خفته زیر گل
ای فرشته رویم، چه گویم، چه کرده هجرانت به دل

مرتضی و دوری، صبوری، ندارم و بریده‌ام
یاد روی ماهت، بریزد، ستاره از دو دیده‌ام

یاس نیلوفری، کی مرا می بری
وای از این غم جدایی
  ———-
بعد تو به عالم من دل خوشی ندارم
بی تو با که گویم غمهای بی شمارم

من که در مدینه غریب و بی شناسم
سر برآر و بشنو زهرا تو التماسم

ای فدای چشمت، نگاهت، به درد من بوده طبیب
با دل شکسته، بخوانم،شب تا سحر امن یجیب

ای صفای خانه، شبانه، بار سفر را بسته‌ای
با قد خمیده، شهیده، مگو که از من خسته‌ای

یاس نیلوفری..
  ———-
درکنار قبرت ببین در اعتکافم
کعبه هستی و من دور تو در طوافم

از غمت برآید زسینه آه سردم
بی تو من که دیگر علی کوچه گردم

کی رود زیادم، غم تو، ای مانده بین کوچه‌ها
کس خبر ندارد، زداغت، با من چه‌ها کردی چه‌ها

کی رود زیادم، که دشمن، هست تورا گرفته بود
کی رود زیادم، که زینب، دست تو را گرفته بود

یاس نیلوفری..

نظرات