مدینه شهر نبی تربت چهار امام به قطعه قطعهی خاکت ز ما سلام، سلام اگرچه ساکت و آرام میرسی به نظر دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام مزار چهار امامی و قبر پنج تنی ز شش جهت به سویت حاجت آورند مدام سزد چو نام شریف تو بر زبان آرام به حرمت سخنم انبیاء کنند قیام (دوایِ درد دو عالم ز گرد صحرایی سلام بر تو که آرامگاه زهرایی)۲ **** من دلم در کربلای سوختهاست در میان خیمههای سوختهاست (تشنهی بی آب را هم میزدند)۲ (کودک بیتاب را هم میزدند)۲ (تشنه لبِ کربلا، وای حسین وای حسین)۲ (رأس تو از تن جدا، وای حسین وای حسین)۲ (مظلوم وا اماما، مسموم وا اماما) (شهید وا اماما، غریب وا اماما)