مادر خونه

مادر خونه

[ رضا پیروی ]
چشما همه بارونه، خونه نگو زندونه
کاشکی نبینه هیچ‌کس داغ مادر خونه

نفساش افتاده کم کم به شمارش
شیشه بوده بارش
چند ماهه درد پهلو می‌ده آزارش
شیشه بوده بارش

می‌لرزه صداش
توان نداره زانوهاش بایسته روی پاش
به زور وا می‌شه چند روزه چشاش
براش می‌میرم

کمونه قامتش
جلو چش غریبه‌ها شکستن حرمتش
چند ماهه که نیفتاد پوشیه از صورتش
براش می‌میرم

نظرات