لطفی که تو کرده‌ای به من مادرم نکرد

لطفی که تو کرده‌ای به من مادرم نکرد

[ حسین ستوده ]
صَلََّی اللهُ عَلَیک یا اَباعَبدِالله ...

(لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد)۲
(ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین)۲ ...

((داره تنم می‌سوزه، توون نداره جونم)۲
کارشو کرده این زخم، جاری شده تو خونم)۲

(خدایا منو خلاصم بُکن
از این درد و رنج و مصیبت
خدایا ببین که زخمه دلم، بُکن راحتم از مَشِقَت
دَمِ آخری به یادم میاد، غم کربلا و غربت)۲

(داره تنم می‌سوزه، توون نداره جونم)۲
کارشو کرده این زخم، جاری شده تو خونم

من باقرِ آلِ عبا، من یادگارِ کربلا ...

*****

(شده واسم تداعی، این لحظه‌هایِ آخر)۲
غریبی‌ِ حسین و اسیریِ یه خواهر

(سَرو از قَفا بُرید بی‌حیا
جلو دخترش زد رو نیزه
خودم بودم و دیدم دست و پاش
 که داره رقیه می‌لرزه)۲

همه گیج شدیم، اسیرِ ستم
اسیرِ یه مُشت پست و هرزه

من باقرِ آلِ عبا، راویِ داغِ کربلا ...

*****

(داره تنم می‌سوزه، توون نداره جونم)۲
کارشو کرده این زخم، جاری شده تو خونم

یادم نمیره بازار، اذیتا و آزار
ظلمای مردمِ شام، شد رویِ قلبم آوار

(جسارت شد و اهانت شد و
 صدقه می‌دادن به ماها)۲
به کاخِ یزید، به بَزمِ شراب
مارو بردن و شد واویلا

جلو چشمایِ پُر از اشکِمون
شدش مجلسِ شادی بَرپا

حسین، حسین ...
یا اباعبدالله یا اباعبدالله ....

نظرات