عمّه کمکم کن گیسومو ببندم

عمّه کمکم کن گیسومو ببندم

[ مسعود پیرایش ]
عمّه کمکم کن، گیسومو ببندم
همین قدری که مونده روی سرم، مومو ببندم

عمّه کمکم کن، رو پام بایستم
تا معلوم نشه درد دارم، پهلومو ببندم

بابایی داره میاد، تا منو بغل کنه
کامم رو پُر از شهد احلی مِن العسل کنه

تموم می‌شه غصه‌هام، همه‌ی کبودیام
خوب می‌شه همه تاول پا، به همین زودیا

باز آروم، می‌خوابم پهلوش
بعد یک ماه من، سر می‌ذارم روی بازوش

بابایی حسین جان...

نظرات