علی تنها شد

علی تنها شد

[ علی اکبر حائری ]
کنار مزارت یک‌شبه علی پیر شده
بلند شو خانومم نماز شبت دیر شده

به خدا سختمه بی تو می‌بینی فاطمه تنهام
پهلوونت زمین خورده داره می‌لرزه زانوهام

چهل تا غریبه زندگیمو آتیش زدن
نمیشم حریف بغض و گریه‌های حسن

پاشو زینب پریشونه روضه می‌خونه وا اُمّاه
شبایی که حسین تشنه است کی بهش آب بده زهرا

هر چی فاتحه می‌خونم نمی‌گیره دلم آروم
همه رفتن علی تنهاست چقدر دلتنگتم خانوم

خدایا به دادم برس دنیام زیر خاکه
برا چی زنده بمونم زهرام زیر خاکه

نظرات