
عشق میکنم با صحن گوهرشادت عـشق میکنم با پنجره فولادت گدای تو، منم از همون قدیم منو ببر، به روزای بچگیم تو رو میخوام، تب و تاب زندگیم یا امام رضا2 با کبوترای تو آقا خیلی ساله مانوسم تو رو که ندیدمت هیچ وقت عوضش ضریحو میبوسم (عشق میکنم کبوترم تو دامت عشـق میکنم با چوب پر خدامت)2 کجا داره، سحرای صحنتو خدا بخواد، می بینم بازم تو رو تو به کسی، ندیدم بگی برو یا امام رضا2 قصه ی من و چشمات یه کتاب معجزه ست آقا که نوشته توی هر صفحه ش فدای سلالهی زهرا عـشق میکنم با صحن گوهرشادت عشـق میکنم با پنجره فولادت گدای تو منم از همون قدیم منو ببر به روزای بچگیم تو رو میخوام تب و تاب زندگیم یا امام رضا با کبوترای تو آقا خیلی ساله مانوسم تو رو که ندیدمت هیچ وقت عوضش ضریحو میبوسم عـشق میکنم تو لحظه ی دیدارت عـشق میکنم کنار این زوّارت دیگه نذار، که ازت جدا بشم صدا بزن، منو تا رها بشم کبوتری، واسه کربلا بشم یا امام رضا2 عاشق اباالفضلم سر سفره ی اباالفضلم مادرم بهم گفته گره خورده ی اباالفضلم