ابوالفضل بختیاری

صدای مادرت رو شنید تو گودال

1036
5
صدای مادرت رو شنید تو گودال مگه ولت کرد
یه خنجری به دست داشت نمی‌برید و معطلت کرد

یه نصفه روز تو گودال یه ذبح حنجر زمان کشیده
تو دست پا زدن‌هات زجری کشیدی گلو بریده

هنوز یادم نرفته ازت حیا نمی‌کرد
نشسته‌ بود رو سینه سر و جدا نمی‌کرد

مقتل نوشته است چه زجری کشیده‌ای
یک نصف روز ذبح گلوی تو کار برد
ته مانده‌های جسم تو چسبید زیر نعل
تا شهر کوفه جسم تو را ده سوار برد

سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت
کشته مارو بوی آب قربون زخم بدنت

بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو
بهتر از خاک مگه هست تا بشه پیراهن تو

عالم و بی قرار کنم خیم‌هاتو چی کار کنم
خودم پناه عالم کدوم طرف فرار کنم

کشته‌ی کربلا حسین
خسته‌ی نیزه‌ها حسین

نمی‌شد حداقل طبق شریعت بکشن
مگه می‌شه کسی رو فقط سه ساعت بکشن

بهتره پا نکشی این همه غوغا نکنی
اگه می‌خوای پامو به مقتل خون وا نکنی

وقت جداشدن که نیست رفتی و دست من که نیست
اشاره می‌کنی نیا قتلگاه جای زن که نیست

زحمتای پدرم به جان تو رفته هدر
سایه‌ی زینب تو حتی اگه دید یه نفر

کو ابالفضل که بیاد دردمو درمون بکنه
بره از خیمه‌ی من خولی رو بیرون بکنه

از این معرکه دست بگش نکش منو نفس بکش
فقط یه داد غیرتی سر شمر و شبث بکش

هر دری بسته شود جز در پرفیض حسین
این در خانه‌ی عشق است که باز است هنوز

در دلم بود شوم زائر بین الحرمین
مادرم بود مشوق که ادا سازم دین

پدر آهسته مرا گفت که ای نور دو عین
هر دری بسته بود جز در پرفیض حسین

این در خانه عشق است که بازاست هنوز

کیست آن کس که به نام تو عسل‌نوش نگشت؟
قصّه‌ی تو که شنیده است که مدهوش نگشت؟
یاد تو از دل تاریخ فراموش نگشت

دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری که جلوه‌ی فانی نشود نور خدا

باز مسیرم به در خانه‌ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش