صاحب شوکت زینب، مظهر عزّت زینب اُسوهی حِلم و تقوا داره به عقیلةُ العرب شهرت، زینب واژهی صبر و استقامت، با دَمِ زینب میشه معنا وقتی که میگه باصلابت ما رأیْتُ إِلَّا جمیلا مُعظّم، زینب، مُکرَّم، زینب علمدارِ نهضتِ مُحرّم، زینب جلیله زینب، عقیله زینب یقیناً بانوی بیبدیله زینب مدد یا زینب، مدد یا زینب... **** بانوی برتر زینب، زینت حیدر زینب یاور دین و قرآن در حقطلبی مُقلّدِ مادر زینب ذوالفقاره تیغِ کلامش خطبه میخونه مثل زهرا فاتحه جنگه وقتی میگه ما رأیْتُ إِلَّا جمیلا صبوره زینب، غیوره زینب با دستای بسته هم شکوره زینب امینه زینب، متینه زینب ابوفاضل خاتم و نگینِ زینب مدد یا زینب، مدد یا زینب... **** حافظ قرآن زینب، معنی ایمان زینب همنشین زهرا و در کربوبلا معلّم عرفان، زینب کاخ ظلمو ویرانه کرده، پرچم حق رو بُرده بالا جاودانه شد این کلامش ما رأیْتُ إِلَّا جمیلا فهیمه زینب، علیمه زینب مرادِ واژهی قلبِ سلیمه، زینب مُعلّی زینب، معمّا زینب همه عالم خاک و عرش اعلا زینب مدد یا زینب، مدد یا زینب... **** صبر کن تا نقلِ این مطلب کنم من که باشم صحبت از زینب کنم عقلِ آدم ماتِ این نورِ جلیست گفتن از زینب فقط کار علیست یک علی در قامت زهراست این شاهبیت شعر عاشوراست این فاتح اُعجوبهی بیذوالفقار جوشنش صبر است و شمشیرش وقار نام زینب بعد یاهو آمده نوح هم در کِشتیِ او آمده عالِم هر عِلم بیآموزگار مثل او هرگز نبیند روزگار سرنوشت جنگ را تغییر داد مُشتِ محکم خورد از او ابن زیاد جوهر مردانگی از این زن است نور هفتاد و دو تن، از این تن است