سیمرغ در غُبارِ خودش ایستادهاست خورشید در مدارِ خودش ایستادهاست غرقِ ادب تمامِ جهان، کوچک و بزرگ هر قُلّه در دیارِ خودش ایستادهاست در بِینِ سینههاست نَفَسها که دیدهاند آری! علی کنارِ خودش ایستادهاست رزمآوری رسید که امروز عَبدوَد مَبهوت بر مزارِ خودش ایستادهاست میدان به احترامِ امیرش، بلند شد از هِیبَتِ سوارِ خودش، ایستادهاست او امتدادِ قَلعهپَرانیِ مُرتضیٰست عباس، خاطراتِ جوانیِ مُرتضیٰست ******** سمتِ بهشت جاده نبود و تو آمدی مَستی حریفِ باده نبود و تو آمدی تو از نژادِ حیدری و فرق میکنی چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی سوگند میخورند تمامیِ آبها دریای ایستاده نبود و تو آمدی قبل از تو دل به هیچ جمالی ندادهایم این عشق، بیاراده بود و تو آمدی این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو شوری به خانواده نبود و تو آمدی تو آمدی و از تو علی بوسهچین شده از این به بعد، فاطمه أُمُّالبنین شده ******** از آن زمان که فِیضِ سحر آفریدهاند از جِلوههای روی قَمَر آفریدهاند شیرانِ بیشههای شجاعت نوشتهاند از خاکِ مَقدَمِ تو جگر آفریدهاند در پیشِ بچههای علی خاکزادهای بالای کعبه سایهی سر آفریدهاند دورِ سرِ حسین و حسن چرخ میزنی از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریدهاند أُمُّالبنین گرفته تو را نَذر کردهاست بَهرِ حسین چشمنَظَر آفریدهاند جمع است جمع؛ خاطرِ زهرا از این به بعد زینب! برای تو سِپری آفریدهاند میخواستند تا که بریزیم زیرِ پات بر روی شانهی همه سَرآفریدهاند جُز گِردِ تو عشیرهی زهرا نمیرود زینب جُز از رکابِ تو بالا نمیرود ******** من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم تنها به زیر سایهی اِیوانطلا خوشم در پُشتِ در نیامدهام گیرم و رَوَم من با همین گداییِ بیاِنتها خوشم از بِینِ در که نه! درِ این خانه بازکن من سائلم به دیدنِ روی شما خوشم گیرم که هیچ چیز نگیرم، نمیروم تاجر نِیاَم به خاطرِ این اِعتِنا خوشم چیزی نداشتم که گذارم برای قبر تنها به لطفِ مَرحمتِ مُرتضیٰ خوشم بابالحوائجیِ تو مارا جَریح کرد من با بهشت نَه! به شبِ کربلا خوشم ******** عُمری گدای گریهکنِ این حَوالیام دستم بگیر ساقِی بیدست! خالیام ******** اِی نیزهزار! زخمِ جگر را چه میکنی؟ با این سهشعبه دیدهی تَر را چه میکنی؟ با من بگو که دستِ خودت را چه کردهای؟ با من مَگو که دردِ کمر را چه میکنی؟ بر روی نِیزه هم بِرَوی بیتعادلی در بِینِ راه، سنگِ گذر را چه میکنی؟ اِی غیرتی! به خاطرِ زینب بلند شو دورِ حَرَم هزار نفر را چه میکنی؟ ******** دیگر کسی برای حَرَم بُردنم نبود اِی تکیهگاه! وقتِ زمینخوردنم نبود حسین...