ساقی ساقی ای ساقی

ساقی ساقی ای ساقی

[ سجاد محمدی ]
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی‌خیال الباقی
****
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه‌ی هما را

برو ای گدای مسکین درِ خانه‌ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را
****
اول صبح که از خونه زدی بیرون
اگه خوش‌روزی بودی گرفت نمِ بارون، بگو حسین

اگه آفتاب زد و روزتو روشن کرد
هر جا هستی به سمت کربلا برگرد بگو حسین

نفَس که می‌کِشیم ما به برکتِ حسینه
برای چی نشستی شب ولادت حسینه

بریز بپاشِ توی آسمونا رو ببین
لبخند رو لب حضرت زهرا رو ببین
این آقازاده اومده کن فیکون کنه
برو تو صف وایستا صف گداها رو ببین

حسین اومده الحمدالله...

اگه این حرفمو گوش کنی رفیق بردی
بی‌معطّلی اگه یه روز زمین خوردی، بگو علی
شک نکن تجربه کردمش منِ عاصی
پهلوونِ واقعی رو خواستی بشناسی، بگو علی

اصلا گدایی این‌جا یه کیف دیگه داره
کاش یه نجف برامون خود مولا کنار بذاره

تجلّیِ مردونگی و غیرتو ببین
اصلا بیا بریم نجف ابهتو ببین
مولا تو عالم یکیه اونم ابوتراب
تاریخو خوب ورق بزن شجاعتو ببین

علی مولامه الحمدالله...

هر بار که اسمتو میارم کارام می‌افته روی غلتک
ای بهترین رفیق عالم، عشقم تولدت مبارک

"ح" مثل حال و هوای کربلا 
"سین" مثل سلام راه دور ما
"ی" مثل یه بار نشستن تو حرم
"نون" مثل نور رو گنبد طلا

حروف حسین عشقو طلا می‌کنه
نگاهش که ما رو مبتلا می‌کنه
اصلا هر بار اسمش رو صدا می‌کنی
برامون خود زهرا دعا می‌کنه

عشقم تولدت مبارک...

نظرات