روی قلبم حکّ شده شکرِ خدا: بنتُ الحسین با نگاهش داده بر قلبم صفا بنتُ الحسین این سهساله بابِ حاجاتِ تمامِ عالم است مطمئنم می کند حاجتروا بنتُ الحسین زخمی عشقم ندارم غصّه از این حال و روز با اشاره میکند دردم دوا بنت الحسین مهرِ او باعث شده تا آبرو گیرد به دهر می برند بالا و بالاتر مرا بنت الحسین یا رقیّه از لبانِ من نمیافتد دمی در دل من کرده کارِ کیمیا بنت الحسین راه را گم میکنم او باز راهم میدهد زان سبب گویم دمادم اهدنا بنت الحسین کاشفِ همّ و غمِ دنیا شده باور کنید از لقبهایش شده مشگلگشا بنت الحسین هرچه میخواهی بخواه از محضرش او میدهد خاصّه دارد براتِ کربلا بنت الحسین