روی سینه‌م از ازل مدال نوکری تو خورده

روی سینه‌م از ازل مدال نوکری تو خورده

[ حاج مجتبی روشن روان ]
روی سینه‌م از ازل مدالِ نوکریِ تو خورده
هرکسی یاری داره، زهرا دل ما رو به دست تو سپرده

ما جَلدِ توایم و نشدیم شاخه به شاخه
ما رو توی شهرمون به تو می‌شناسن آخه

ای اون که با لطف مادرت به دل نشستی
یک عمره دارم جار می‌زنم که تو کی هستی

تو مگه همونی نیستی
که براش قید هوا و هوس زدم من، تو همونی

تو مگه همونی نیستی
که یه عمر پای روضه‌هاش نفس زدم من، تو همونی

تو مگه همونی نیستی
که براش یه عالمی رو پس زدم من، تو همونی

پناهِ قلب بی‌تاب حسن ارباب
سینه‌زناتو دریاب حسن ارباب... 


****

شب لیلامه و دل تو دل زار عاشقت نیست
روضه می‌خونم برای غم تو با این دلی که لایقش نیست

امشب شب اندوهِ دلِ علی و زهراست
امشب شب قدر و شب عشقِ حسنی‌هاست

آی اونی که قفلِ دلِ زارمو شکستی
یک عمره دارم جار می‌زنم که تو کی هستی

تو مگه همونی نیستی
که یه عمره می‌خونم عشق منی‌ها، تو همونی

تو مگه همونی نیستی
ذکرِ شورِ آخرِ سینه‌زنی‌ها، تو همونی

تو مگه همونی نیستی
که ما رو با تو می‌خونن حسنی‌ها، تو همونی

پناهِ قلب بی‌تاب حسن ارباب
سینه‌زناتو دریاب حسن ارباب...

نظرات