رفتی که رفتی
4725
27
- ذاکر: حجت الاسلام مصطفی کردیان
- سبک: استودیویی
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
- سال: 1403
رفتی که رفتی
سایهت سنگین شده الان یه ماهه
رفتی که رفتی
نمیگی دخترم چشمش به راهه
رفتی که رفتی
تو رو خواستن گناهه
شبایی که نبودی رو
زیر چشمم کبودی رو فراموش کن
تو که دستی نداری پس
چشاتو مثل آغوش کن
یه شب تا صبح
به من گوش کن
تو رنگ پریده هم قشنگی
خاکی رسیده هم قشنگی
کوریه چشم شمر تو حتّی
گلو بریده هم قشنگی
(بابا حسین، بابا حسین جان) ۴
چشماتو بستی
ندیدی زجر و وقتی زجرمون داد
چشماتو بستی
سرت رو نیزهدار پیشم تکون داد
غربت لباتو
به دست خیزرون داد
خرابه بالشش خشته
برای دخترت زشته که اینجایی
رو پام آروم بخواب امشب
با لکنت میخونم واسه تو لالایی
عجب بزمی
چه بابایی
راستی ندیدی کس و کارم
تو گوش کیه گوشوارهم؟
تو هر جای خرابه ریخته
بیکسی از لباس پارم
(بابا حسین، بابا حسین جان) ۴
سایهت سنگین شده الان یه ماهه
رفتی که رفتی
نمیگی دخترم چشمش به راهه
رفتی که رفتی
تو رو خواستن گناهه
شبایی که نبودی رو
زیر چشمم کبودی رو فراموش کن
تو که دستی نداری پس
چشاتو مثل آغوش کن
یه شب تا صبح
به من گوش کن
تو رنگ پریده هم قشنگی
خاکی رسیده هم قشنگی
کوریه چشم شمر تو حتّی
گلو بریده هم قشنگی
(بابا حسین، بابا حسین جان) ۴
چشماتو بستی
ندیدی زجر و وقتی زجرمون داد
چشماتو بستی
سرت رو نیزهدار پیشم تکون داد
غربت لباتو
به دست خیزرون داد
خرابه بالشش خشته
برای دخترت زشته که اینجایی
رو پام آروم بخواب امشب
با لکنت میخونم واسه تو لالایی
عجب بزمی
چه بابایی
راستی ندیدی کس و کارم
تو گوش کیه گوشوارهم؟
تو هر جای خرابه ریخته
بیکسی از لباس پارم
(بابا حسین، بابا حسین جان) ۴
نظرات
نظری وجود ندارد !