دیشب میون دفترم برای داداش اصغرم
1735
73
- ذاکر: سید امیر حسینی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت رقیه (س) , حضرت علی اصغر (ع)
- مناسبت: شب هفتم محرم
- سال: 1401
دیشب میون دفترم برای داداش اصغرم
عکس عمو رو با علم کنار دریا کشیدم
بابا نگو خواب میدیدم
دیشب دیدم که عمه جون با قاسم اومد خونمون
میگفت برات یه چادر خوشگل گلدار بریدم
بابا نگو خواب میدیدم
دیشب داداش علیم اومد به روی دستام بوسه زد
میگفت عزیزم از سفر برات النگو خریدم
اما بازم خواب میدیدم
یه شب جاموندم از همه ، به روی دست فاطمه
چشام میرفت که خواب بره ، با سیلی از خواب پریدم
کاشکی اینم خواب میدیدم
***
بابا بابا نگفتی دختری داری
چرا محل نمیزاری
شدم عجب گرفتاری
بابا بابا یه قاصدک خبر آورد
که تیری توی قلبت خورد
همونجا دخترت هم مرد
***
عمری برات گریه میکنم، ناله میزنم ،سینه میزنم اربابم
***
رو نیزه هم عشق مادری دل رو میبری ، مادر دوست داره
***
خواب دیدم بغلش کردم و شیرش دادم
چشم وا کردم و دیدم بغلم خالی بود
عکس عمو رو با علم کنار دریا کشیدم
بابا نگو خواب میدیدم
دیشب دیدم که عمه جون با قاسم اومد خونمون
میگفت برات یه چادر خوشگل گلدار بریدم
بابا نگو خواب میدیدم
دیشب داداش علیم اومد به روی دستام بوسه زد
میگفت عزیزم از سفر برات النگو خریدم
اما بازم خواب میدیدم
یه شب جاموندم از همه ، به روی دست فاطمه
چشام میرفت که خواب بره ، با سیلی از خواب پریدم
کاشکی اینم خواب میدیدم
***
بابا بابا نگفتی دختری داری
چرا محل نمیزاری
شدم عجب گرفتاری
بابا بابا یه قاصدک خبر آورد
که تیری توی قلبت خورد
همونجا دخترت هم مرد
***
عمری برات گریه میکنم، ناله میزنم ،سینه میزنم اربابم
***
رو نیزه هم عشق مادری دل رو میبری ، مادر دوست داره
***
خواب دیدم بغلش کردم و شیرش دادم
چشم وا کردم و دیدم بغلم خالی بود
نظرات
نظری وجود ندارد !