(دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده) ۲ که بدونه تشنه لب سر رو نبره دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده (که جلو چشمای مادر نبره) ۲ (منو عذاب میده، به مرکب آب میده) ۲ (تو رو صدا که میزنم، شمر جواب میده) ۲ (تازه نفس اومد، خود شبث اومد) ۲ یه پیرمرد بی حیا، عصا به دست اومد حسین، مظلوم... زینبو کاش یادت نره، داداش یادت نره که از این قافله، چشم برنداری زینبو کاش یادت نره، داداش یادت نره دست و پا نزن که مادر نداری (عرشو به هم میریخت، غصه و غم میریخت خون اباالفضل روی پَرِ علم، میریخت) ۲ نگاه به خاک میکرد، منو هلاک میکرد با پیرهن کهنۀ تو، دشنهشو پاک میکرد حسین مظلوم... (نفسش باز بند اومده، ای زجر زجرش نده بچه که یتیمه، لکنت میگیره) ۲ نفسش باز بند اومده، ای زجر، زجرش نده عمه واسه تن زخمیش بمیره (پاهاش ترک خورده، چوب فدک خورده) ۲ جلو چشای بچهها، خیلی کتک خورده (تنش سیاه میشه، گریه به راه میشه) ۲ اگه یه کم نازش بدید، مگه گناه میشه حسین، مظلوم... **** خورشید اگه خاموش شه حق داره یک دنیا سیاهپوش شه حق داره مادر اگه بیهوش شه حق داره حق داره آخه شمر حق نداشت توی موهات دست ببره حق داره آخه شمر حق نداشت هر چی تنت هست ببره ندیده بودم تا حالا، بدون عباسم تو رو خیلی بهم ریخته تنت، حق بده نشناسم تو رو با پا میزنه، با پا میزنه **** به ما گفتند چطور و کجا برید تشنه و گرسنه کربلا برید دائماً برا ادای حق ما واسه روضه توی روضهها برید (گریه میکنم برا پیرُهنت برا نیزهای که خورد تو دهنت) ۲ گریه میکنم برا ساعتی که اسبها اومدن به روی بدنت (یک عده بدنی ریز ریز میکردند با لباسی که از تنش کندند تیغشان را تمیز کردند)