دوست دارم که ترک لاف کنم

دوست دارم که ترک لاف کنم

[ محمدرضا میرزاخانی ]
دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم

تا شوم مَحرم حریم دمشق
کعبه‌ی عشق را طواف کنم

سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین و شین و قاف کنم

حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم

اوّلین حرف و آخرین مطلب
السَّلامُ عَلَیکِ یا زینب
..

السَّلام ای ملیکة الدّنیا
السَّلام ای شفیعة العقبا

السَّلام ای نبیره‌ی یاسین
السَّلام ای نتیجه‌ی طاها

السَّلام ای سلالة الحیدر
السَّلام ای سلیلة الزهرا

السَّلام ای حسن ز پا تا سر
السَّلام ای حسین سر تا پا

بُرده‌ای نور عین و عین نور
تو از این پنج نور فیض حضور
...
محو صبر تو حضرت ایّوب
مات اشک تو یوسف و یعقوب

یاد تو در ضمیر جان محفوظ
نام تو در کتاب دل مکتوب

گرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش زند جاروب

تویی آن‌کس که بس مصیبت دید
شد به امّ‌المصائبی منصوب

چه مصائب که پیر کرده تو را
بلکه از عمر سیر کرده تو را
..
چون که می‌رفتی ای علی‌ رفتار!
به سوی قبر احمد مختار

تا حریم رسول اکرم بود
پیشگام تو حیدر کرّار

هم حسن همرهت بُدی ز یمین
هم حسین همرهت شدی ز یسار

تو کجا روی ناقه‌ی عریان؟!
تو کجا و کوچه و بازار؟!

*****

تندیس وقار و آیت حلم
تدریس وفا، حکایت علم

مستوره‌ی بزمگاه عرفان
منظومه‌ی کهکشان ایمان

اثبات حیا، ثبوت عصمت
بینایی چشم قدس و عفت

ماه فلک‌آفرین تقوا
همزاد حیا، قرین تقوا

اسطوره‌ی همّت و شهامت
اعجوبه‌ی کارگاه خلقت

ترکیب حیا و جوش مذهب
آورده زنی به نام زینب

*****

خبر داری که تو رفتی به کوچه‌گردی افتادم؟!
..

نام زینب در شئون زندگی گل می‌کند
در دل عشّاق ایجاد تحوّل می‌کند
مهدی زهرا که خود رمز توسّل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسّل می‌کند

نظرات