دوباره دل دیونهم آقاجون هواتو کرده میشینه رو به ضریحت با دلی که پرِ درده کبوترم که پر میزنم به حرم تو سر میزنم آرزومه تو صحنت آروم بمیرم خیلی بهت بدهکارم و ولی یه روزی کربلامو آخرش از دست تو آقا میگیرم یک پای دلم توی مشهدالرضا قدم میزنه یک پای دلم میون حریم شاه بیکفنه حسین عزیز دلم... یه ساله چشم انتظارم قدمت خیره محرم هیچ ماهی رو دوستندارم اینقده غیر محرم همهجا حرف و نقل توعه دلم اسیر لعل توعه دوباره بوی چای روضهت پیچیده دلم به پات افتاده و خدا تو رو به من داده و نسخهی دردامو تو هیئت پیچیده (یادم که میاد تو محرمت دلم آباد شد آقا ای شاه کرم سن نوکریم یه سال زیاد شد آقا) حسین عزیز دلم... رسیده بعد دو ماه از شب آخر گدایی زینب اینو خوب میدونه چقدر سخته جدایی سینهزنا گریهکنا شده وداع با ماه عزا قبول کنه مادرش این نوکریو یعنی میشه که باز ببینم لباس مشکیو به تنم شروع میشه از فردا دربهدریام اشکامو ببین دلو تا اوج روضههات میبره اشکامو ببین قطره قطرههاشو مادرت میخره اشکامو ببین حسین عزیز دلم...