دل دل نکن دلا به دلم یک دلم نما

دل دل نکن دلا به دلم یک دلم نما

[ علی اکبر حائری ]
دل دل نکن دلا دودلم، یک دلم نما
این دل دلی به دلبر دیگر نداده است 
حافظ خبر نداشت جهان ملک حیدر است
از کیسه‌ی خلیفه سمرقند داده است

علی مولا...

تا حرم سلطان یه میانبر می‌زنم
بوسه روی سنگ و روی آجر می‌زنم
حتی توی جشن هم اشک عاشقا میاد
به دلم حالا یه تلنگر می‌زنم

یا ضامن آهو به امید آمدم اینجا
دانی که به دنبال کلید آمدم اینجا
تو دار و ندار منی ای ضامن آهو
تو باغ و بهار منی ای ضامن آهو

زیارتم قبوله پای دل که باشه
توی سفره‌ها امام رضا نمک می‌پاشه
هرکی دلش می‌خواد که دیگه روبه‌راه شه
دهه‌ی کرامته حالا اینجا جاشه

از دل غریبم تا حرم پل می‌زنم
به شبکه دستای توسل می‌زنم
زمزمه‌ی روی لب من این میشه تا
خیره می‌شم و به ایوونت زل می‌زنم

دیدم همه‌جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته‌ست گنهکار نیاید
هر کس که به این صحن و سرا پا بگذارد
در موقع رفتن دل خود جا بگذارد

دلم رو جا می‌ذارم توی صحن جامع
اینکه اینجا بمونم همیشه از خدامه
توی ضریحتو دیدم نامه روی نامه
فهمیدم که اینجا راه‌حل مشکلامه

نظرات