در صحنه‌ی پیکار هنرمندترین است

در صحنه‌ی پیکار هنرمندترین است

[ علی اکبر حائری ]
در صحنه‌ی پیکار هنرمند‌ترین است
او جای خودش، قنبر او عرش نشین است

بوسه زن خاک قدمش روح الاَمین است
ایوان نجف جلوه‌ای از عرش برین است

آکنده شد از عشق علی بند به بندم
ممنون خداوند از این بختِ بلندم

(حیدر، حیدر، حیدر، حیدر حیدر)۴

ای دل، همه‌ی عمر پریشان علی باش
در هر نفست پاره گریبان علی باش

در شادی و غم دست به دامان علی باش
یعنی که فقط خیره به ایوان علی باش

حالا که علی تا به ابد خیر العباد است
پس نوکریش از سرمان نیز زیاد است

(حیدر حیدر، حیدر، حیدر حیدر)۴

(علی ولی الله)۴

ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر، چه بارگاهی دارد

یا مولا دلُم تنگ اومده
شیشه‌ی دلُم ای خدا زیر سنگ اومده

نظرات