دلبر دلش گرفته دلدار گریه کرده عاشق همیشه وقت دیدار گریه کرده در کسوت گدایی حرفی بلد نبودیم سائل همیشه جای اسرار گریه کرده به دوستی بنده مشتاقتر خدا بود از توبهی گنهکار غفار گریه کرده درد مریض را جز دردآشنا نفهمید گاهی طبیب هم با بیمار گریه کرده با گریه طفل هرچه که خواسته گرفته حاجت گرفته کودک هر بار گریه کرده یک یا حسین گفته وا کرده روزهاش را آن تشنه که زمان افطار گریه کرده