دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو به رو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت تا رفتی دل خیمه زیر و رو شد تا رفتی دیگه بحث آبرو شد سیل اشکم با یه خیمه روبرو شد من موندم با یه دختر سه ساله تو شهری که حیا ازش محاله ای داداش خواهرت شکسته باله