خواب فردا را دیدم

خواب فردا را دیدم

[ میثم مطیعی ]
خواب فردا را دیدم، سرت بر نی بود
گریه کردم ترسیدم، سرت بر نی بود
‌کاش
نبودی در خواب من، نبودی بی پیرهن
غریب و خونین بدن
کسی نشسته بود انگار، به روی سینه‌‌ات آن دم
دویدم از حرم با آه، تو را خواندم
حسین، ذبیح العطشان
حسین، قتیل العریان

حنجر خود را ای کاش، مراقب باشی
می‌برندش بر نی، کاش، مراقب باشی
آه
نگاهت ای مه جبین، چرا خیره است این چنین
به سنگ و خار زمین
مگر که غیرت عباس، اجازه می‌‌‌دهد آسان
که پابرهنه گردند این، همه طفلان
حسین، ذبیح العطشان
حسین، قتیل العریان
 
زینبت با قد خم، کجا خواهد رفت
با سپاه نامحرم، کجا خواهد رفت
وای
اگر چشمم تر شود، سرم بی معجر شود
پر از خاکستر شود
میان کوچه و بازار، چه قوم نامسلمانی
نگاهشان شود خیره ... که می‌دانی...
حسین، ذبیح العطشان
حسین، قتیل العریان

بیرق عشقت بالا، اباعبدالله
کل یوم عاشورا، اباعبدالله
حسین
سلام ای بالا نشین، سلام ای خونین جبین
بخر ما را اربعین
من الغریب تو اوجِ، تمام روضه های تو
خدا چه روضه ای خوانده، برای تو
حسین، ذبیح العطشان
حسین، قتیل العریان

نظرات