خانوم سه ساله خونم بریزه پای روضه‌ت حلاله

خانوم سه ساله خونم بریزه پای روضه‌ت حلاله

[ محمد امینی ]
خانوم سه ساله
خونم بریزه پای روضت حلاله
ما رو به دست زینب دادی حواله
دل کندن از تو و این پرچم محاله

ای دردونه‌ی ثارالله
تو باشی همه جمعن
تو خونه‌ی ثارالله، رقبه

ای دلبند ابوفاضل
سهم تو فقط می‌شه 
لبخند ابوفاضل، رقیه

کلید عرش خدا رو به دست تو دادند
ملائکه همه پیشت به سجده افتادند

از اسم تو می‌شه فهمید مقام تو والاست
پیش ابالفضلیا خیلی پرچمت بالاست

رقیه جان شَه‌بانو... 

یارم رقیه
خیلی من اسمتو دوست دارم رقیه
سر روی بیرقت می‌ذارم رقیه
عشقت نباشه من آواره‌م رقیه

تو آرامش دریایی
چادر که به سر داری
انگار خودِ زهرایی، رقیه

ای شور و هیجان من
اسمت شده بی بی جان
نبض و ضربان من، رقیه

تویی که عشقو به مجنون دوباره بخشیدی
سه ساله بودی و تو آسمون درخشیدی

به پای عشق تو از بچگی زدم زانو
ذکر جنون من اینه رقیه شَه‌بانو

رقیه جان شَه‌بانو...

نظرات