حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست

حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست

[ محمدحسین حدادیان ]
حیرانم، اما هیچ کس حیران من نیست 
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست 

اینجا برای خیزران، لب را نیارید 
آقا، خداناکرده زینب را نیارید 

لشکر بیاور، با خودت دختر نیاور 
اکبر بیاور، نه علی اصغر نیاور 

من حاضرم، انگشتر من را بگیرند 
وقت کنیزی دختر من را بگیرند

نظرات