حسین جان به یاد لبت
1766
42
- ذاکر: پیام کیانی
- سبک: زمینه
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شهادت حضرت زینب (ع)
- سال: 1401
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
شبی که میرفتم برات کاسهی آب گذاشتم
واویلا
حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه
تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی میمردم نمیدیدم انقدر جسارت
سر تو که رو نیزهها رفت یا مظلوم
همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم
حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم...
تو رو میزدن به قصد ثواب
منو میزدن تو بزم شراب
تو بزم شراب شد آستین پارم برایم حجاب
نشست حرمله رو به روی رباب
حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم...
آقای من، دین و دنیای من...
دنیای من، آقا رویای من
رویای من کرب و بلای من
شبی که میرفتم برات کاسهی آب گذاشتم
واویلا
حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه
تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی میمردم نمیدیدم انقدر جسارت
سر تو که رو نیزهها رفت یا مظلوم
همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم
حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم...
تو رو میزدن به قصد ثواب
منو میزدن تو بزم شراب
تو بزم شراب شد آستین پارم برایم حجاب
نشست حرمله رو به روی رباب
حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم...
آقای من، دین و دنیای من...
دنیای من، آقا رویای من
رویای من کرب و بلای من
نظرات
نظری وجود ندارد !