حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم شبی که میرفتم برات کاسهی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم انقدر جسارت سر تو که رو نیزهها رفت یا مظلوم همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم... تو رو میزدن به قصد ثواب منو میزدن تو بزم شراب تو بزم شراب شد آستین پارم برایم حجاب نشست حرمله رو به روی رباب حسین عزیز دلم، عزیز دلم، عزیز دلم... آقای من، دین و دنیای من... دنیای من، آقا رویای من رویای من کرب و بلای من