حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده

حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده

[ محمدحسین حدادیان ]
حالا اومدی
حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی 
حالا که نمی‌تونم بگم اومد بابام اومدی
(حالا اومدی)2
 
خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی 
حالا که نمی‌تونم بگم اومد بابام  اومدی
 حالا اومدی 

از وقتی که رفتی من کارم به جز هق هق نیست 
دیگه رقیه‌ات بابا رقیه‌ی سابق نیست 

قدیم کجا
 الان کجا 
(عمو کجا
 سنان کجا)2

(شبیه قتلگاه و خواهرتو)2 
بوسه زدم رگای حنجرتو 
(نپرس ازم چه اتفاقی افتاد)2
(کم شده موی سر دختر تو)2

من الذی اَیتمنی 
(تو هم بابا مثل منی)2
مو پریشونم
 مو پریشونی 
تو لبت خونی
 من لبم خونی 

چشمای تار و ضربه سیلی 
قاتلت با مشت منو زد خیلی 

عمو کجاست ببینه پهلومو شکستن 
تو بزم می نامحرما دور من هستن 
خیزرون و طشت طلا دیدم و گفتم 
کاش جای دستام، چشمامو می‌بستن 

(با خیزرون یزید مست)2
زد و تموم دندوناتو شکست

نظرات