
تمام عمر سخن از تو گفتهام، چه شود؟ که وقت مرگ بود، نامت آخرین سخنم گریستم به تو، یک عمر و از تو میخواهم در آخرین نفسم، باز بر تو گریه کنم سری که خاک تو نبود، به دورش اندازم دلی که بر تو نسوزد، در آتشش فکنم به خاک کربوبلا سجده کردهام عمری که بوی تربت پاک تو خیزد از کفنم کریمتر ز کریمان روزگار تویی گناهکارتر از هر گناهکار منم