به مقام قرب سلمان، به صداقت ابوذر به کلام حق فضه، به رخ سفید قنبر به اشارههای تورات به دم شُبیر و شَبر به هر آیهای ز مصحف و به هل اَتی و کوثر (که گرانتر است از زر نخی از عبای حیدر)۲ همه روز گرم کاری همه شب پی یتیمان وسط نبرد شیری وسط نماز گریان پیِ بوسهای به پایت لب تیر میدهد جان به تمام کارهایت متجلی است قرآن تو به لیله المبیتی زرهِ تن پیمبر ره آفتاب کج شد به اشارهی نگاهت متغیر است ساعت به زمان دلبخواهت (تو به آسمان پناهی شده فاطمه پناهت)۲ به خدا که برده هرکس زده کوه خود به کاهت که تو دستگیر مایی که تو محشری به محشر (که گرانتر است از زر نخی از عبای حیدر)۲ ضربات ذوالفقارت به تن خطر نشسته و کشانده لشگری را روی خاک دسته دسته به مصاف چشمهایت شده کفر سرشکسته چه به مدح تو بگویم من زار دست بسته خود شهریار گفته به تو این کلام بهتر: (علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را)۲ که به ما سوا فکندی همه سایهی هما را متحیرم چه نامم شه ملک لافتا را به علی شناختم من به خدا قسم خدا را برو ای گدای مسکین در خانهاش مکرر (که گرانتر است از زر نخی از عبای حیدر)۳