
(وای اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل...) با اینکه دشمن خناس داشتم تقابل با نمک نشناس داشتم به تو پشتم همیشه گرم بوده دلم خوش بود که عباس داشتم (وای اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل...) پناه قلب آشفتهام اباالفضل نباشی از پا من میافتم اباالفضل منی که درمون درداست اسمم تا دردی داشتم گفتم اباالفضل بزرگی غمت بی حد و مرزه عباس وجود تو بیشتر از آب میارزه تو که افتادی رو خاک، عرش لرزید توقع داری زانوهام نلرزه، عباس دو تا دستات کل لشکرت بود که این لشکر رو خاک دوروبرت بود با اون ضرب عمودی که سرت خورد رو شونهات ریخت هرچی تو سرت بود با اولاد علی دنیا چه لج بود شریعه واسه تو پایان حج بود ببین شرمندگی با تو چیکار کرد که حتی گردنت رو نیزه کج بود