بابا کجایی...

بابا کجایی...

[ پیام کیانی ]
بابا کجایی دیگه بریدم ...
رفتی ، یه روز خوش من ندیدم ...
بالم شکسته ، رنگم پریده ...
دیگه سه ساله ات گیسو سفیده ...
بابا معجرم سوخت ، موهای سرم سوخت ...
تو آتیش خیمه کل پیکرم سوخت ...
واویلا ، واویلا ...

*****
از زجر و خولی داری شکایت ...
این حال و روزم داره حکایت ...
سنی ندارم ، قامت خمیدم ...
من بی تو خیلی سختی کشیدم ...
خندیدن به اشکات ، زخمه دست و پاهات ...
خوردم تازیونه ، بند اومد نفس هام ...
واویلا ، واویلا ...

نظرات